معرفی کتاب معلم پیانو
معلم پیانو داستانی به قلم «چیستا یثربی» نویسنده و روانشناس ایرانی است که روابط میان جوانان و نسل گذشته و تضادهای میان آنان را روایت میکند.
خلاصه کتاب معلم پیانو
معلم پیانو داستانی با فضای روانشناسانه اثر چیستا یثربی است که روابط میان نسل جوان و گذشته و تضادهای میان آنان را روایت میکند. شخصیت اصلی داستان مرجان مفتخر نام دارد که در گذشته نقاش معروفی بوده است؛ اما پس از جدایی از همسر و سرپرستی از تنها فرزند خود (کیمیا) نسبت به حرفه نقاشی احساس تنفر پیدا کرده و علی رغم در اوج بودن، آن را کنار گذاشته است. مرجان اکنون تنها برای فراهم کردن محیطی آرام و در عین حال دوستانه با دختر خود تلاش میکند.
کیمیا در دوران نوجوانی است و به طبع سن و از طریق اینترنت با پسری به نام شایان که معلم پیانو است، مکاتبه دارد. مادر که از سر کنجکاوی و مراقبت از فرزند خود از این رابطه باخبر می شود، پس از آشنایی با پسر جوان، به وی پیشنهاد میدهد تا برای آشنایی بیشتر با دخترش، برای تدریس پیانو در خانهشان حضور یابد. این داستان با اتفاقات عجیبی ادامه مییاد تا درنهایت به نجات پسر جوان از خواب خودخواستهی خود میشود.
خواندن کتاب معلم پیانو به چه کسانی پیشنهاد میشود؟
کتاب معلم پیانو داستان جذابی است که دغدغههای یک مادر تنها را برای فرزند نوجوانش روایت میکند. چیستا یثربی در این داستان به دغدغهها و نیازهای دختران و پسران جوان در جامعه امروز میپردازد. مطالعه این کتاب را به علاقمندان کتابهای داستانی بهویژه آنها که فرزند دارند و نگران آینده آنها هستند؛ پیشنهاد میکنیم.
درباره چیستا یثربی
چیستا یثربی متولد ۲۷ مهر ۱۳۴۷ است. او بهعنوان نمایشنامهنویس، منتقد، مترجم، شاعر، ناشر و نویسنده تئاتر و سینما فعالیت میکند. یثربی لیسانس و فوق لیسانس روانشناسیاش را از دانشگاه الزهرا دریافت و فعالیتهایش را در حوزه تئاتر از سال ۱۳۶۸ آغاز کرد.
چیستا یثربی نمایشنامههای بسیاری نوشته و نمایشهایی چون «جمعه دم غروب»، «چنگیزخان»، «اتاق تاریک»، «کارناوال با لباس خانه»، «حیاط خلوت»، «مهمان سرزمین خواب»، «زنی که تابستان گذشته رسید»، «سرخ سوزان»، «یک شب دیگر هم بمان سیلویا» و «زنی برای همیشه» را کارگردانی کردهاست. باید خاطرنشان ساخت یثربی تا به حال جوایز متعددی را از جشنوارههای مختلف دریافت کرده است. او در سال ۱۳۸۹ نمایش «جنایت و مکافات» را براساس رمان «جنایت و مکافات»ش در جشنواره کلاسیکهای روسیه در مسکو اجرا کرد که این نمایش در این جشنواره در سه رشته نامزد شد و جایزه بهترین بازیگر زن را دریافت کرد.
ازجمله آثار داستانی این نویسنده میتوان به کتابهای معلم پیانو، پستچی،شیدا و صوفی، او یک زن، پری کوچک دریایی، زنی از کوچه پشتی، اسرار انجمن ارواح، کوتاه کردن موی مرده، گاردن پارتی در برف، چشمهایش می خندد، خواب گل سرخ و … اشاره کرد.
جملاتی از کتاب معلم پیانو
چشمانم را بستم، نفس عمیقی کشیدم. دستم را روی پیانو گذاشتم و نُت اول آمد، نُت دوم، نُت سوم، فراز و فرود. موتسارت فکر میکرد بعد از این آهنگ میمیرد و مرد. خرافه همیشه خرافه نیست. اینکه پدر شایان میگوید خوابیدن، سخت نیست… خوابهایی که میبینم سخت است. پیانو زدن سخت نیست…ولی چیزی که ما را به پیانو زدن وامیدارد سخت است. نُتها میآمدند و میرفتند. انگشتانم پیانو را نوازش میکرد. انگشتانم انگار پرش میکرد. از یک کلید روی کلیدی دیگر، از کلید سفید روی کلیدِ مشکی تند و تند! اگر یک لحظه توقف میکردم انگار نفس شایان متوقف میشد. اگر یک لحظه توقف میکردم، انگار آن بچه زیر لحافش تمام میکرد. انگار پیانو زدن من به نوعی با تنفس او مربوط بود و داشتم رکوییم میزدم.
در کمال تعجبِ پدر شایان، برای دخترم عادی بود. این چند شب به اندازه کافی مارش عزای رکوییم را شنیده بود. اما پدر شایان با چشمان باز از سر تعجب بالای سر من ایستاده بود و به انگشتانم نگاه میکرد و میگفت: این انگشتان یک حرفهای است. این پیانو زدن یک حرفهای است. شما دروغگو هستید خانم! این از قیافه عوض کردنتان، این از مو رنگ کردنتان. اینکه خود را به قیافه مادر شایان در آوردهاید. اینکه میگویید پیانو نمیدانید. همیشه فکر میکردم مرجان مفتخر یک زن ساده نقاش است. یک زن ساده و صمیمی. یک زن کمی خجالتی. ولی زنی صادق. من فکر نمیکردم شارلاتان باشد! با بچه من چکار دارید؟